این چالشی است که آنا هینس از آن سربلند بیرون آمده. از درب این خانه ویکتوریایی شیک که وارد شوید، تمام نشانههای استودیو طراحی را خواهید دید: مبلمان سنتی ساده، پالت رنگی خاکی اما بازیگوش و پرهیجان، به روشی کاملاً جدید به کار گرفته شده اند. این یک پروژه کلاسیک آنا هینس است که بازسازی اساسی شده است.


اینکه کار شما بلافاصله قابل تشخیص باشد، اما در عین حال در متنوع هم باشد، چالش اصلی برای اکثر طراحان داخلی حرفه ای است. داشتن یک سبک خاص چیز خوبی است، تا زمانی که محدود و محصور یه آن نباشید. یک طراح باید بتواند سبک و چابک باشد.

خانه مورد نظر در مرز Hampstead Heath لندن واقع شده است. آنا وظیفه داشت این خانه چهار طبقه را به فضایی کاربردی برای همه شش عضو خانواده تبدیل کند. آنا میگوید: «این خانه، پشت یک باغ نسبتاً عمیق، و از جاده فاصله دارد. با وجود موقعیت فوقالعادهاش، واقعاً احساس حریم خصوصی میدهد.»

«اولین باری که به خانه رفتم، به طبقه بالا رفتم و از آن بالا، پشت بامها و دودکشهای لندن را تماشا کردم. این منظره نفسگیر و به نوعی شبیه داستانهای چارلز دیکنز است.»

آنا توضیح میدهد: «کمی طول کشید تا بفهمیم چگونه میخواهیم در اطراف این ساختمان باریک و بلند کار کنیم. ما مجبور بودیم کل خانه را از بالا تا پایین دوباره پیکربندی کنیم، زیرا تجهیزات نامناسبی داشت، با انبارهای کوچک و نامناسب که نمیتوانستند خردهریزهایی را که با زندگی خانوادگی همراه است، در خود جای دهند.»

این امر منجر به ایجاد یک مجموعه کار فنی کاملاً فشرده شد که آنا با تیمی از متخصصان مورد اعتماد از Silver Design & Build روی آن کار کرد. «دامنه کار نجاری بسیار زیاد بود، زیرا مشتری میخواست که بچهها دلیلی برای انداختن کتها و کیفها روی نرده نداشته باشند. ما باید کمدهای کاربردی و در دسترس میساختیم که همه واقعاً از آن استفاده کنند.»


بیشترین کار نجاری مربوط به قسمت ناهارخوری فضای باز پشت آشپزخانه بود. مشتریان جایی میخواستند تا بچهها بتوانند در آن صبحانه بخورند، اما همچنین به عنوان مکانی برای مهمانیهای شام مجلسی هم استفاده شود. درنتیجه، آنا در کنار Devol Kitchens، جزیرهای با صندلیهای بار مفید و همچنین یک نیمکت منحنی طراحی کرد که به راحتی میتواند بین هشت تا ده نفر را در خود جای دهد.

یکی از هیجانانگیزترین نمونههای این موضوع، کتابخانه بزرگی است که یک دیوار را در آشپزخانه میپوشاند، و روبروی بزرگترین بوم نقاشی قرار دارد. طراحی این کتابخانه تحت تأثیر سبک اواسط قرن بیستم است که هم برای «حذف هرگونه طراحی مدرن در خانه و هم برای انعکاس میراث اسکاندیناویایی مشتری» انتخاب شده است.


استفاده از مبلمان و وسایل چوبی برای ایجاد تعادل در مجموعه آثار هنری مشتری ضروری بود. آنا میگوید: «خانواده از نروژ به لندن میآمدند و تقریباً هیچ مبلمانی نداشتند، اما این مجموعه فوقالعاده از آثار هنری را داشتند که نقطه تمرکز بسیاری از فضاها شد.» همهچیز، از ارتفاع نیمکت در آشپزخانه و شومینه در اتاق خواب اصلی، تا انتخاب رنگ، برای برجسته کردن یا تضاد با این مجموعه آثار هنری طراحی شد.


مرحله بعدی کار مربوط به کنار هم قرار دادن رنگهای پالت رنگی بود که در هر چهار طبقه خانه همخوانی داشته باشد. آنا توضیح میدهد: «خیلی مهم بود که رنگها از یک اتاق به اتاق دیگر منتقل شوند.» خوشبختانه، استودیو خط ارتباطی کاملی را به شکل یک رانر با حس معاصر از سوفی کونی پیدا کرد، که در هر طبقه از خانه جریان دارد. «مشتریان نمونهای از آن را دیدند و عاشقش شدند. و این علاقه باعث شد تا رانر در طرح بسیار مهم شود، زیرا همهچیز در خانه باید به آن برگردد و با طبف رنگ آن مطابقت داشته باشد.»


پارچه های عتیقه نقش بزرگی در اکثر پروژههای آنا ایفا میکنند، و این پروژه نیز از این قاعده مستثنی نبود. «اغلب، جایی که احساس میکردیم قدرت رنگ زیادی وجود دارد، پارچههایی را که حس خنثی بودن داشتند، استفاده میکردیم.» در اتاق خواب اصلی، یک نقاشی زرد از کیت فرند نمایان و با تاج تخت که با یک پارچه عتیقه از سوزان دلیس پوشانده شده، مخالف است.



آنا میگوید: «رنگ زرد واقعاً پر جنب و جوش است و ما میخواستیم بتوانیم آن را با ظرافت در سراسر اتاق داشته باشیم. کل اتاق هنوز هم واقعاً دلنشین به نظر میرسد، زیرا حتی با وجود نقاشی جسورانه، و یا پنجرههای قرمز رنگ، بقیه مبلمان آن با رنگ های خنثی و محافظه کارانه انتخاب شده است.»


آنا و تیمش موفق شدند این پروژه را در کمتر از شانزده ماه به پایان برسانند، که این موفقیت را به متخصصان، سازندگان و دکوراتورهایی که در کنارشان کار میکردند، نسبت میدهند. «شما نمیتوانید بدون یک پیمانکار شگفتانگیز، کار موفق و کارآمدی را ارائه کنید. ما واقعاً خوششانس بودیم که همه افراد درگیر، از دانیل، سرپرست سایت، و پیتر، که Silver Design & Build را اداره میکند، گرفته تا برقکارها و رنگآمیزی کف، همگی صادق و سختکوش بودند، بنابراین کارها واقعاً با سرعت پیش میرفت.»



این مطلب را هم بخوانید...
با نزدیک شدن به پایان ساخت، تابلوهای نقاشی مشتری، وسایل شخصی و چمدانها از نروژ آورده شد و در یک زمان دو هفته ای نصب شد. آنا میگوید: «یک شبه، حس واقعی آشنایی به وجود آمد و این خانه درست مثل خانه قبلیشان به نظر میرسید.»

