برای زوج بازنشستهای که خانهی دائمیشون رو میسازند، تصمیمات سخت به طرز شگفتآوری آسون گرفته شدن. اونها میدونستن چطور میخوان وقتشون رو بگذرونن و چی رو میخوان از زندگی که با هم ساخته بودن، بیارن و همینطور میدونستن حاضرن چی رو پشت سر بذارن. فیلیپ توماس وندرفورد، طراح داخلی، میگه: «این مورد، یه مورد کوچیک کردن خونه نبود، بلکه مربوط به رفتن به یه چیز قابل مدیریتتر بود، در حالی که همچنان فضایی مناسب برای برگزاری مهمونیهای شام و جلسات باشگاه کتاب فراهم میکرد.»
برای شروع، این زوج به سازنده، مایک ریگان، معمار، رابی فوش و طراح مسکونی، کریگ فوش، مراجعه کردند که خانهای خودمونی به سبک فرانسوی در حوالی دانشگاه پارک ساختند که نمای آن شامل قوسها، فانوسها و کرکرهها بود که همگی کاملاً با ماهیت و سبک طراحی محله همخوانی داشت.

کریگ میگه: «چیزی که این خونه رو خیلی جالب میکنه اینه که یه طرح حیاط داره.» – که در منطقهای که به خاطر استفاده حداکثری از هر اینچ مربع زمین شناخته میشه، یه چیز جدیده. «از اونجایی که ارزش فروش مجدد اینجا مطرح نبود، صاحبان خونه میتونستن صرفاً برای خودشون خونه بسازن.» این زوج که دیگه بچههاشون از خونه رفته بودن، به یه حیاط پشتی سنتی احتیاج نداشتن، اما میخواستن تا حد امکان نور طبیعی داشته باشن. کریگ توضیح میده: «یه طرح C شکل واقعاً نور رو به وسط خونه میرسونه و کارآمد هم هست.» فضای باغ خصوصی که اون تصور کرده بود، درست مثل حیاطهای داخلی ویلاهای قدیمی، هوای تازه و حس طبیعت رو به همه اتاقهایی که اطرافش هستن، تزریق میکنه.

از اونجایی که بچههای بزرگ این زوج تو همون منطقه زندگی میکردن، یه اتاق نشیمن بزرگ (که یه جای مخصوص برای میز بازی هم توش باشه، خیلی براشون مهم بود) و یه آشپزخونه و صبحونهخوری مناسب برای خانواده تو قسمت پشتی خونه هم از اولویتهاشون بود. کریگ میگه: «اونها میدونستن که واقعاً اونجا زندگی میکنن و بیشتر وقتشون رو اونجا میگذرونن.» برای تکمیل لیست فضاهای کاربردی مورد نظر این زوج، چیدمان خونه شامل یه گوشه دفتری هم از آشپزخونه برای خانم خونه که عاشق آشپزیه، یه اتاق رختشویی با کاشیهای رنگی و کاغذ دیواری و یه گلخونهی مرتب با اضافه کردن کمدهای آبی کمرنگ میشه.

وقتی وندرفورد داشت چیدمان اتاقها رو برنامهریزی میکرد، به علاقه شدید مشتریها به سفر و جمعآوری وسایل، توجه ویژهای نشون داد و با دقت وسایلشون رو کم کرد و به قطعات ارزشمندی رسوند که کاملاً با خونه جدیدشون هماهنگ باشن. اون توضیح میده: «این پروژه در مورد تقویت اسکلت خونه بود، بعد ویرایش و اصلاح چیزهایی که داشتن.» تو اتاق نشیمن، مبلمان، فرش و پردههای اتاق نشیمن قبلی رو دوباره استفاده کرد، اما یه جفت صندلی آبی روشن بهش اضافه کرد تا «انرژی رنگ بیشتری بیاره.» اون همچنین جاهای کلیدی رو برای مبلمان عتیقه خیلی دوستداشتنی، چاپهای قدیمی و سایر وسایل از مجموعه صاحبان خونه پیدا کرد. طراح میگه: «با ساختوساز جدید، گاهی اوقات ایجاد روح جدید برای خونه سخته، چون همهچیز خیلی بینقصه، اما این خونه بلافاصله قلب داشت، چون قطعاتشون معنی داشتن.» «از همون اول یه فضای زندگی فوقالعاده داشت.»

چیزی که وندرفورد به همون اندازه هیجانانگیز میدونست، تمایل مشتریها به جسور بودن، به ویژه در مورد پالت رنگی بود. اون میگه: «اونها از هیچچیز نترسیدن، و انفجارهای رنگ و طرح به ما کمک کرد تا حالتهای مختلفی رو تو هر اتاق ایجاد کنیم.» و اشاره میکنه که تکرار سنگ از طریق عناصری مثل کفپوش ورودی و شومینه اتاق نشیمن، باعث میشد همهچیز مرتبط و ارتقا یافته به نظر برسه. تو اتاق غذاخوری، یه کاغذ دیواری منظرهای از درختان شکوفهدار تو سایههای بهاری، حس هوای تازه و مناظر رو به ارمغان میآره. و آشپزخونه و مطبخ لاکخورده مرجانی – که دومی یکی از معدود اتاقهایی بود که صاحبان خونه اصرار داشتن بزرگ بمونه تا بتونن وعدههای غذایی مفصل رو توش درست کنن – لبخند رو روی لب هر کسی که بازدید میکنه، میاره. وندرفورد اضافه میکنه: «مشتریها واقعاً گرمای آشپزخونههای دنیای قدیم رو دوست داشتن، و این رنگ، شخصیت زیادی بهش میده.»

برای اتاق خواب اصلی، طراح دوباره از مجموعه مشتریها استفاده کرد تا یه سوئیت اتاق خواب جدید با وسایل عتیقهای که قبلاً تو خونه قبلیشون بودن، ایجاد کنه. حتی توی حمام این زوج هم از چند قطعه قدیمی استفاده شده، از جمله یه آینه عتیقه که نور یه لوستر شیشهای تازه تهیه شده رو منعکس میکنه. توی اتاق خواب مهمان یه تخت به سبک لویی شانزدهم که خیلی مورد علاقهشون بود، به همراه یه رنگ صورتی ماهیمانند که با داستان رنگی طبقه پایین مرتبطه، استفاده شد.

طراح این پروژه میگه: «خیلی خوشحالم که مشتریها حاضر شدن اینجا در مورد پسزمینهها – کاغذ دیواریها، رنگهای دیوار – جسور باشن، چون قرار دادن وسایل آشنا در برابر یه پسزمینه متفاوت، واقعاً باعث میشه حس کنن که نو هستن.» «هیچچیز رنگ و رو رفته به نظر نمیرسه. همهچیز لایهلایه، متعادل و مناسب برای زندگی امروزی به نظر میرسه.»